ابوالفضل منتظری هستم
متولد شهر کویری یزد
سال 89 به رشته مهندسی هوافضای دانشگاه شریف راه یافتم. مقطع لیسانس رو با کلی تجربه کاری کف بازاری و پشت میز نشینی گذروندم و خیلی چیزها رو یاد گرفتم. با محیط کاری شرکت‌ها در ایران آشنا شدم و فهمیدم که اون چیزی که همه ما ازش رنج میبریم تو ایران نیروی کار فنی و مهندس نیست، بلکه مدیریت و علوم انسانیه.
دغدغه علوم انسانی منو جذب رشته‌های علوم انسانی کرد تا جاییکه پس از کلی تحقیق به این نتیجه رسیدم که رشته MBA نزدیکترین رشته به مهندسی هست که علوم پایه انسانی رو نخونده و تازه میخواد وارد جاده بشه. خلاصه تصمیم گرفتم به این رشته بیام و از سال 93 در دانشگاه تهران این رشته رو با گرایش مدیریت استراتژیک دنبال کردم.
از همون اول دنبال کار بودم. معتقد بودم علم در عمل معنی پیدا میکنه و تئوری ها فقط تو کتابها قشنگن. تا اون موقع 2 سال سابقه کار پراکنده تو رشته هوافضا داشتم ولی از زمانیکه با رشته مدیریت بازاریابی آشنا شدم تصمیم گرفتم تمرکزم رو روی این حوزه کاری بذارم که کم و بیش هم با گرایش استراتژی مشترک و هم ریشه بود.
1 سالی رو افتخار کار در شرکت بزرگ تکدانه به عنوان مدیر برند دارم و آموزش‌هایی فراتر از یک دوره کامل بازاریابی دیدم. دست و پنجه نرم کردن با رقبای گردن کلفتی مثل سن ایچ و سان‌استار و ارتباط نزدیک با واحد فروش شرکت بسیار تجربه و دید خوبی رو از این رشته به من داد.
کم کم با گرایش دیجیتال مارکتینگ آشنا شدم و با توجه به کمبود مطلب و خبره در این گرایش با توجه به جدید بودن دانش آن شروع به مطالعه فریلنس از دوره‌های آموزشی زبان اصلی کردم، به شرکت پرهام در حوزه IT اومدم که از مهمترین CP های همراه اول و ایرانسل بود. در این مدت به عنوان کارشناس ارشد دیجیتال مارکتینگ فعالیت میکنم و تجربه و دانش خوبی را به دست آوردم.
هدف از این بلاگ، انتقال تجربیات و مطالعات شخصی خودم به عنوان کارآموز و علاقه مند به علم و هنر مدیریت استراتژیک یا راهبردی هست.